هفته دولت فقط یک مناسبت تقویمی نیست. نباید به مراسم و مجالسی که دولتیان برپا میکنند بسنده کرد. نباید فقط آن را در شمار دیگر روزها که به تجلیل از قشری نام بردار میشود، نگریست. بلکه باید به احترام مردانی تمام قد برخاست که خواسته خود را با خدا تنظیم کردند و به شأنی رسیدند که جز با شهادت نمیشد تبیین کرد. باید رفتارها را با ترازی که آنها نشان دادند متناسب سازی کرد. به ویژه باید دولتیان و کارگزاران اجرایی نظام را به الگو برداری از آن رادمردان خواند.
اینجا فراتر از رئیس جمهور و نخست وزیر، سخن از رجائی است و باهنر، که هرچه قلم هنر داشته باشد، باز نمیتواند جز گوشهای از رجاء و امیدی که آنها در میان مردم ایجاد کردند را بیان کند. گوشهای که آهنگ خدا را به ساز میآورد برای سازمان دادن انسان به قاعده ایمان. آنها را از دیرباز در کنار هم به یاد میآوریم. به حقیقت نیز، آنها دو تن بودند که به دو نماد از یک مکتب تبدیل شدند. مکتب خلاقیت و اخلاق، عبادت و عبودیت، خدمت بی منت. مجاهدت و ایثار. شهادت هم نه تنها آنها را نقطه پایان نگذاشت که در آغاز جاودانگی قرار داد. در شأنی که هرکس میخواهد به جاودانگی برسد باید آنها را الگو قرار دهد.
شاید بتوان همین را از جمله فلسفههای نام گذاری ایام شهادت آنها به عنوان هفته دولت شمرد. در این هفته نام محمد علی رجائی و محمد جواد باهنر چونان سرمشق در اول دفتر تحریر میشود تا آزادگان و آزادباوران، رفتار خود را بدان تراز نظم دهند. نظمی چنین است که نه تنها خود فرد را که کشور را هم نسقی نو میدهد. بدون رفتاری چنین، هیچ اتفاق مبارکی نمیافتد حتی اگر به شعار هزار با ر بیشتر آنها را مطرح کنیم.
طرحِ عملیاتی آنها در زندگی است که رونق میبخشد. چنین است که باید دولتمردان را به تأسی از رفتار آن دو شهید جاوید خواند. به راهی که رفتند و پنجرهها را به روی فردا گشودند. حق هم همین است که دولتیان به رسم رجائی، امید تولید کنند و به سنت باهنر، هنر خدمتگزاری سازنده را به ملکه رفتاری خود تبدیل کنند. گام دوم انقلاب، به روحیه و ایمان نسل اول انقلاب نیاز دارد. به اینکه همه مثل رجائی کار کنند. مثل او خود را وقف خدمت کنند.
مثل او کمتر از سفره لقمه بردارند تا بیشتر برای دیگران بماند. بدانیم که صرفا سرمشق آنها در پیشانی صفحه، کارساز نیست حتی اگر در همه ۳۶۵ روز تقویم تکرار شود. نوشتن از آن و کوشیدن برای قرابت رفتاری است که راههای بسته را میگشاید. هرچه در عمل دولتیان شبیه رجائی و باهنر شوند، روزگار بهتر خواهد شد. گام دوم انقلاب هم مردانی چنان مخلص و کاردان میخواهد. بکوشند دولتیان برای تکرار تجربه بشکوه رجائی و باهنر.